خسته ام
نوشته شده توسط : نفیسه

مي دانم هيچ كس به اين وبلاگ سر نميزند...

هيچ كس  حتي نظري هم نمي دهد....

هيچ كس نوشته هاي من برايش نه زيباست... نه مهم...

خودمانيم گاهي حس ميكنم اگر اين نوشته ها را روي كاغذ بنويسم برايم ماندگار تر و لذت بخش تر است

تا نوشتن براي هيچ...

اين جا دنياي مجازي است... دنيايي كه در آن رنگ ها بي رنگند.... اينجا بودن در گرو نوشتن است...

اگر ننويسي نيستي... بنويسي هم نيستي

چون كسي مثل من... كسي شبيه من... با افكار در هم و گيج من.... براي آدميان دور و ور مهم نيست....

امروز مرگ را بسيار نزديك ديدم... خيلي نزديك بود... اما نميدانم چرا نيامد؟؟؟

خيلي درد كشيدم امروز....درد به معناي واقعي كلمه...

آري ميدانم ارزش زندگي اندازه ي دردي است كه ما مي بينيم....

كو كسي كه بتواند به خودش راست بگويد ديگر.....

امروز گم شده بودم.... در خودم گم شده بودم...

و زمان ميرفت آنطور كه خودش مي خواست...

اين فلك گويي با هم قهر است...

اصلا به چه كسي رحم كرده كه به حال ما بكند...!

خشك يا تر

چه تفاوت دارد

همگي مي سوزيم

بعضي از زشتي خود

ديگران از غم و رنجي كه در آن در گيرند...


واي عجب برزخ تنگي است جهان

و خدا مي بيند

باز هم هيچ نمي گويد هيچ...


شايد او فكر بپا كردن آتش باشد

تا بسوزيم در آن

خشك يا تر همگي مي سوزيم


من كه از اين همه بي چارگي عاصي شده ام

هيچ كس نيست به من وعده ي دوزخ ندهد

به خدا مي ترسم

چه كسي مي فهمد

چه كسي مي داند

روز وشب كارمن اين است

فقط مي سوزم

من نه خشكم نه ترم

جور دیگر مي سوزم

جسم من آرام است

ليكن

انگار من از قلب و جگر مي سوزم

سوختن سهم من از زندگي و بودنم است

خاك هستم يا نه ؟


جنسي آميخته از آتش و روح

نيمه من شيطان است

نيم ديگر يزدان

اين دو تا مي جنگند

آتش جنگ مرا مي گيرد

هي چرا مثل شياطين به من بي سرو پا مينگري

من نه شيطانم و نه يزدانم

سوخته دار وندارم اينجا

به خدا مثل شما انسانم.....







:: بازدید از این مطلب : 340
|
امتیاز مطلب : 90
|
تعداد امتیازدهندگان : 29
|
مجموع امتیاز : 29
تاریخ انتشار : شنبه 2 بهمن 1388 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: